پانیساپانیسا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

panisa

بارون

باز باران با ترانه ميخورد                    بر بام خانه يادم آمد کربلا را                            دشت پر شورو بلا را گردش يک ظهر غمگين                   گرم و خونين لرزش طفلان نالان                       ...
9 آذر 1392

بارون

باز باران با ترانه ميخورد بر بام خانه يادم آمد کربلا را دشت پر شورو بلا را گردش يک ظهر غمگين گرم و خونين لرزش طفلان نالان زير تيغ و نيزه ها را با صداي گريه هاي کودکانه وندرين صحراي سوزان مي دود طفلي سه سالهپر ز ناله دل شکسته پاي خسته آخ باران... آخ باران.. این اولین بارونی بود که دیدی خیلی دوست داشتی منم همین جور از صبح بارون امده عروسکم خیلی جالبه خدا مهربونی کرد، تو رو سپرد دست خودم دستت رو گرفتم و فهمیدم عاشقت شدم خدا جونم ممنونم ازت ...
9 آذر 1392

پانزده ماهگی

امروز درست 15 ماه هستش که پیش  که پیش ما هستی وقتی بهت نگاه میکنم اشک تو چشمام جمع میشه چون تو  دیگه اون نوزاد کوچلوی دیروز نیستی که 3200گرم بود تاحال بزرگ شدی قد کشیدی و حرف میزنی و راه میری و میخوابی و خودت شیر میخوری مستقل شدی نه کامل خیلی پیشرفت دارشتی نمی دونم کدوم بگم گل نازم از دلج بازیهات بگم وقتی لج میکنی و گریه چیزی بخوای ندم بهت یا ازت بگیرم که خطر ناک باشه میشینی و خودتو میکوبی زمین و قهر میکنی از رقصت بگم پاهاتو نوبت نوبت بلند میکنی و میکوبی زمین به عرض شونه هات بازشون میکنی وگردنتم کج میکنی گاهی هم قربون صدقه ات میرم شونه هاتو میار بالاو دستهاتو میچسبونی بهم و راه میری گاهی از بعضی چیزها میترسی اما از وقتی...
9 آذر 1392

پانزده ماهگی

امروز درست 15 ماه هستش که پیش که پیش ما هستی وقتی بهت نگاه میکنم اشک تو چشمام جمع میشه چون تو دیگه اون نوزاد کوچلوی دیروز نیستی که 3200گرم بود تاحال بزرگ شدی قد کشیدی و حرف میزنی و راه میری و میخوابی و خودت شیر میخوری مستقل شدی نه کامل خیلی پیشرفت دارشتی نمی دونم کدوم بگم گل نازم از دلج بازیهات بگم وقتی لج میکنی و گریه چیزی بخوای ندم بهت یا ازت بگیرم که خطر ناک باشه میشینی و خودتو میکوبی زمین و قهر میکنی از رقصت بگم پاهاتو نوبت نوبت بلند میکنی و میکوبی زمین به عرض شونه هات بازشون میکنی وگردنتم کج میکنی گاهی هم قربون صدقه ات میرم شونه هاتو میار بالاو دستهاتو میچسبونی بهم و راه میری گاهی از بعضی چیزها میترسی اما از وقتی به دن...
9 آذر 1392

انار

همه نازند تو عزیز                                          همه لوسن تو ملوس همه شیرین تو شکر                                      همه قندن تو عسل     ...
9 آذر 1392

انار

همه نازند تو عزیز همه لوسن تو ملوس همه شیرین تو شکرهمه قندن تو عسل ...
9 آذر 1392

برف

دیشب که خوابیدی بارون میامد صبح که از خواب بیدار شدی بردمت لب پنجره و برف میامد این اولین برفی بود که دیدی و تعجب کردی  کلی هم  به زبون خودت حرف زدی و یکم هم به برف ها خیره شدی دلت نمی خواست بیایی کنار بردمت  تو پنجره آشپزخونه بازهم نگاه کردی و  ذوق کردی بعد  چند  دقیقه امدی دوباره اشاره میکردی بزارمت  اون بالا تا بازهم ببینی عاشقتم گل ناز   نفسم.... دختر نازم..... فرشته ی کوچکم..... عشق تو به تار و پود جانم بسته ست بی روی تو درهای جهانم بسته ست   ...
9 آذر 1392

برف

دیشب که خوابیدی بارون میامد صبح که از خواب بیدار شدی بردمت لب پنجره و برف میامد این اولین برفی بود که دیدی و تعجب کردی کلی هم به زبون خودت حرف زدی و یکم هم به برف ها خیره شدی دلت نمی خواست بیایی کنار بردمت تو پنجره آشپزخونه بازهم نگاه کردی و ذوق کردی بعد چند دقیقه امدی دوباره اشاره میکردی بزارمت اون بالا تا بازهم ببینی عاشقتم گل ناز نفسم.... دختر نازم..... فرشته ی کوچکم..... عشق تو به تار و پودجانم بسته ست بی روی تو درهای جهانم بسته ست ...
9 آذر 1392

زیبای من

د ختر قشنگم ، تو زیباترین تصویر زندگی من هستی که عاشق تماشا کردن تو هستم . بهترین لذت من مربوط به لحظه های خندیدن توست و زمانی که در آغوش من هستی انگـــــــــــــــار تمام دنیا سهم من است. باش تا باشم ، بخند تا بخندم .   ...
9 آذر 1392

زیبای من

د ختر قشنگم ، تو زیباترین تصویر زندگی من هستی که عاشق تماشا کردن تو هستم . بهترین لذت من مربوط به لحظه های خندیدن توست و زمانی که در آغوش من هستی انگـــــــــــــــار تمام دنیا سهم من است. باش تا باشم ، بخند تا بخندم . ...
9 آذر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به panisa می باشد